تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات
https://telegram.me/joinchat/DKL4YD8togTtBzDF26ewbQ
آتش زیر خاکستر...

                                                          

 

این حرارت نه از آتش دل من است ، نه از نبض پر هیجان رگ های عاشقم...این حرارت همان حرارت خورشید چشم های توست...

حرارتی که بارها خاطره اش تا مغز استخوانم را سوخته...حرارتی که از پشت پلک هایت ، با وقار و سوزان ، مدام قصد طلوعی تازه داشته و من در انتظار دیدن این طلوع ، با وضو زیر لب ذکر "چشم هایت " را می گرفتم...

این حرارت همان حرارت روزهای با تو بودن است...روزهایی که سر از پا نمی شناختم ، روز هایی که خودم را...روحم را سایه نشین آفتابت می دیدم...

یادم که می آید ، هم می خندم.....هم گریه می کنم....هم می سوزم....هم می سازم....

هرچند تو داری مدام در من متولد می شوی ....مدام برای من تازه تر می شوی ، اما بغض کهنه ای که خاطره های شور و شیرین را در گلوی افکارم گره زده ، قصد باز شدن ندارد......

چند روزی میشد که دست بر دهان دلم گرفته بودم تا صدایش در نیاید...کم کم داشتم خفه اش می کردم و خلاص...... اما حریف این آتش زیر خاکستر نمی شوم که نمی شوم....

 




برچسب ها : ,,,,
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
آخرین نظرات ثبت شده برای این مطلب را در زیر می بینید: برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:
بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .
شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:
نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: